مازندمجلس: بالاترین مقامات کشور از لزوم حضور حداکثری در انتخابات میگویند اما برخی چنان در مورد بررسی صلاحیتها تصمیم میگیرند که انگیزهای برای شرکت در انتخابات در فعالان سیاسی و حتی در مردم مشاهده نمیشود.
از یکدست سازی ساختار قدرت در ایران حمایت میکنند و یکدستترین ساختار را به وجود میآورند و هدف از این تصمیم را حل و فصل مشکلات کشور اعلام میکنند اما نه در پرونده هستهای میتوانند به نتیجهای دست یابند و نه اینکه تورم را کاهش میدهند و نه اینکه بر رشد اقتصادی کشور میافزایند. هر روز هم به اعتراف خودشان سفرههای مردم کوچک و کوچکتر میشود و خبری هم وجود ندارد که در آینده شرایط و وضعیت اقتصادی کشور روبه بهبود است.
با این وجود البته هنوز معتقدند که میتوانند کاری را پیش ببرند و مجددا شرایطی را فراهم میآورند که کمتر منتقدی در مجلس آینده نباشد به طوری که به نظر مجلس آینده یکی از خالصترین مجالس حتی خالصتر از مجلس فعلی است.
آرمان ملی برای بررسی عملکرد هیاتهای اجرایی در انتخابات پیشرو با محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است. او معتقد است گویی برای برخی مشارکت حداکثری در انتخابات در دستورکار نیست و زمهریر انتخابات به این سادگیها گرم نمیشود از این روست اگر قرار است اتفاقی در این زمینه بیفتد باید از جایی بالاتر در این زمینه تصمیمگیری شود.
مدتهاست که نگاه برخی به مشارکت مردم در انتخابات حداقلی است
نتیجه بررسی صلاحیتهای از سوی هیاتهای اجرایی به گونهای است که گویا نباید شاهد یک انتخابات رقابتی باشیم. چرا این هیاتها اینگونه رفتار کرده و اکثر منتقدان را رد کرده است؟
به نظر باید کمی به عقب بازگردیم بعد از سالهای 84 و 88 که مسائل آن زمان به وجود آمد و کشور در دست انداز بدی افتاد و قطار توسعه کشور از ریل خارج شد. در آن زمان و با توجه به شرایط روز جامعه مرحوم هاشمی و آقای خاتمی بودند که تصمیم گرفتند تحولی درکشور به وجود آید. البته برخی همان زمان هم معتقد بودند که مانند امروز باید با نامزدها برخورد شود و به عبارت بهتر مشارکت در انتخابات برای آنها مفهومی نداشت. اکنون نیز رفتارها نشان میدهد که قصد دارند همان روند را ادامه دهند. به عبارت بهتر اگر دوران آقای روحانی را حذف کنیم مدتهاست که نگاه برخی به مشارکت مردم در انتخابات حداقلی است. چون آنها مشارکت حداکثری را به نفع خود نمیدانند.
به طوری که هر بار شاهد انتخابات حداقلیتر هستیم
در سال 92 چه؟ در آن زمان هم برخی تمایل نداشتند تحولی در عرصه سیاسی به وجود آید؟
نوع برخورد رقبای ما در آن زمان هم همین مورد را تایید میکند اما در مجموع در آن زمان عقلا تصمیم دیگری گرفتند و جامعه هم قبول کرد که پشت عقلا قرار گیرد. این روند جامعه تا سال 1396 هم ادامه داشت و افکار عمومی از آن حمایت کرد و در نهایت مشاهده کردیم که برجام به نتیجه رسید و قطار از ریل خارج شده توسعه کشور دوباره روی ریل قرار گرفت اما همان زمان برخی تصمیم گرفتند برای سومین بار این روند در انتخاباتها تکرار نشود و نهایتا در سه انتخابات 92 و 94 و 96 شاهد حضور جدی مردم در انتخابات بودیم. البته در یاد داریم که در این انتخاباتها هم اصلاحطلبان تایید صلاحیت نشدند و این جریان به صورت نیابتی در انتخابات شرکت کرد. با این وجود آنها حتی آقای روحانی که یک اصولگرای و عضو جامعه روحانیت هم بود را هم تحمل نکردند. در آن زمان اصلاح طلبان با وجود اینکه نمایندهای نداشتند چون منافع ملی را ترجیح میدانند از آقای روحانی حمایت کردند اما دوستان اراده کردند این مسیر ادامه نیابد حتی برای رسیدن به این تصمیم مشارکت حداکثری را به کنار بزنند. به طوری که هر بار شاهد انتخابات حداقلیتر هستیم.
عدهای حتی نسبت به رای دادن به روحانی هم پشیمان شدند
عملکرد روحانی تا چه اندازه منطبق برخواست رای دهندگانی بود که با حمایت اصلاح طلبان به او رای داده بودند؟
واقعیت آن است که در همان زمان هم مطالبات جامعه رو به افزایش بود و بعد از برخی حوادث عدهای حتی نسبت به رای دادن به روحانی هم پشیمان شدند. درست است که در همان زمان جامعه به آقای روحانی رای داد اما زمانی که مشاهده کرد آقای روحانی هم سیاستهای انتخاباتی خود را کنارگذاشت و کابینه دوم خود را مطابق سیاستهای اعلامی خود معرفی نکرد، جامعه هم به این درک رسید که روحانی هم قصد ادامه مسیر براساس شعارهایی که سر داده است را ندارد، در نتیجه پشیمان شد و کم کم در 96 و 97 و 98 اعتراضات خود را علنی کرد و در این میان ترامپ هم از برجام خارج شد و فنرگرانی و تورم پرید و شرایط اقتصادی سخت شد.